هفتهی گذشته، تبلت «آیپد پرو» (iPad Pro) بر قفسههای فروشگاههای اپل تکیه زد و علاقهمندان توانستند برای نخستین بار، این محصول انقلابی اپل را از نزدیک ببینند و با آن کار کنند. اما به نظر میرسد که این فقط آیپد پرو اپل نیست که این روزها برای کاربران جذابیت زیادی دارد، سخنان آقای تیم کوک، مدیرعامل کنونی اپل، در مورد جدیدترین محصول این شرکت هم برای بسیاری جالب و شنیدنی است. کوک معتقد است آیپد پرو جایگزین نوتبوک و دسکتاپ قدیمی بسیاری از کاربران است. او تاکید دارد، این دسته از کاربران قادرند تمام کارهای خود را با این تبلت انجام دهند و البته به هیچ دستگاه دیگری غیر از تلفن هوشمندشان نیاز نخواهند داشت. این موضوع کاملا صحیح است که کاربران زیادی در دنیا وجود دارند که جای لپتاپ خود را به یک تبلت قدرتمند دادهاند؛ بااینحال، این جریان هنوز آنقدرها همهگیر نشده است.
اما آن چیزی که مطمئنا آقای تیم کوک را آزرده میکند، توقف رشد فروش آیپدهای اپل است. آمار و ارقام هیچگاه نمیتوانند به ما دروغ بگویند. آخرین نتایج مالی شرکت اپل این حقیقت را بازگو میکند که فروش آیپدها با افت ۲۰ درصدی همراه بوده است. این در حالی است که فروش مکهای این شرکت همچنان با رشد روبهروست. به همین دلیل، تیم کوک و یارانش تصمیمی رادیکال گرفتند تا کاربران بار دیگر به آیپدها روی خوش نشان دهند.
در حقیقت آیپدها فروش فوقالعادهی گذشته را تجربه نمیکنند. برای این امر میتوان دلایل زیادی متصور شد. شاید مهمترین دلیل این باشد که بسیاری از کاربران، همچنان آیپدهای قدیمی را برای کارهای روزانه و اساسی، ایدهآل میدانند و نیازی به تعویض آنها با آیپد جدیدتر نمیبینند. باید گفت، باوجود آنکه آیپد پرو توانسته چشم بسیاری از کاربران را در همین ابتدای کار به خود خیره کند، اما این تبلت غولآسای اپل هرگز نمیتواند بهطور کامل جایگزین لپتاپها باشد.
درست همان اشتباهی که در نخستین تبلت هیبریدی مایکروسافت اتفاق افتاد، در آیپد پرو هم به وقوع پیوست.
واضح است که اپل از سرفیسهای مایکروسافت پندی نگرفته است؛ اگر چنین بود، ما احتمالا آیپد پرویی با این مشخصات نمیدیدیم. اگر به خاطر داشته باشید، پایهی نگهدارندهی سرفیس RT مایکروسافت تنها در یک زاویه قابل تنظیم بود. همچنین طراحی این دستگاه بهعنوان تبلتی که بتواند جایگزین لپتاپها شود و بهراحتی روی پا قرار گیرد، بسیار زمخت و بدقواره بود. اما نسل بعدی این تبلتها یعنی «سرفیس پرو» نسبت به سرفیس RT از طراحی بهتری بهره میبُرد، ولی همچنان مشکلات بزرگی داشت. مایکروسافت مکانی برای تعبیهی قلم این تبلت در نظر نگرفت و کاربران این محصول مدام باید مراقبت میکردند تا قلم دستگاه را گم نکنند. حال بهطرز جالبی، نخستین تبلت هیبریدی اپل دارای مشکلات ابتدایی تبلتهای سرفیس مایکروسافت است. این محصول بههمراه کیبوردش تنها در یک زاویه قرار میگیرد و در هیچ قسمت از دستگاه، جایی برای مخفی کردن قلم وجود ندارد. گویی اپل میخواهد تمام راهی را که مایکروسافت برای موفقیت تبلتهای هیبریدیاش طی کرده، خود از ابتدا بپیماید! احتمالا این بیتوجهی شرکت اپل به تجربیات مایکروسافت، میتواند برای آن تبعاتی در پی داشته باشد که بهزودی آشکار میشود.
البته این داستان تنها به سختافزار آیپد پرو ختم نمیشود و کار به سیستمعامل این تبلت هم میکشد. سیستمعامل این تبلت پشتیبانی درست و کاملی از کیبورد و ماوس ندارد. نخست آنکه کیبورد این دستگاه فاقد ترکپد است و عمدهی کارها با نمایشگر لمسی آن انجام میشود. دیگر آنکه استفاده از ماوس با آیپد پرو چندان معنا و مفهومی ندارد؛ چراکه سیستمعامل iOS تنها برای نمایشگرهای لمسی طراحی شده است.
در واقع، مشکلات سرفیسهای مایکروسافت دقیقا در نقطهی مقابل مشکلات آیپد پرو قرار دارند. برای اینکه سرفیسها به بهترین ترکیب تبلتها و لپتاپها تبدیل شوند، به برنامههای مناسب برای نمایشگرهای لمسی نیاز دارند. در طرف مقابل، اپل به برنامههای قدرتمند دسکتاپ نیاز دارد تا بتواند بهخوبی از قلم و کیبورد تبلت هیبریدی خود سود ببرد.
میتوان گفت که این دو شرکت، کار کموبیش یکسانی را در مورد تبلتهای هیبریدی خود انجام میدهند و آن بهبود تجربهی کاربری است. مسلما نه آیپد پرو و نه سرفیس پرو ۴ به مرز پختگی کامل نرسیدهاند. احتمالا در نسخههای بعدی سرفیس پرو و آیپد پرو، شاهد بهبود تجربهی کاربری در استفاده از آنها خواهیم بود.
در حال حاضر، سرنخهایی وجود دارد که نشان میدهد مایکروسافت تا حد زیادی از باورها و شعارهای خود دست کشیده است. «مایکروسافت سرفیس بوک» میتواند بهترین راهنمای ما در این شرایط مبهم باشد. این لپتاپ دربردارندهی یک پیام مهم از سوی شرکت مایکروسافت بود و آن اینکه: «تبلتها نمیتوانند جایگزین لپتاپها باشند.»
معمولا در مدرسه و دانشگاه مفاهیمی به خوردمان داده میشود که با بیحوصلگی از کنارشان عبور میکنیم. «تجارت الکترونیکی» از همین دست مفاهیم است. در مورد آن میخوانیم، سر جلسهی امتحان مینشینیم و در چشم به هم زدنی همهی آنچه خواندهایم را فراموش میکنیم. گاه آنقدر یک موضوع کلیشهای میشود که دیگر حالمان از شنیدن اسمش به هم میخورد. تجارت الکترونیکی با وجود اینکه نامش در حال تبدیل شدن به یک کلیشه است، اما خودش روزبهروز نفوذ بیشتری در زندگی روزمرهی ما پیدا میکند. در ادامه میخواهیم خیلی ساده، مفاهیم ابتدایی تجارت الکترونیک را با هم مرور کنیم. در این نوشته تا حد امکان از آوردن اصطلاحات و جزییات تخصصی خودداری کردهایم.
تجارت الکترونیکی به خرید و فروش کالا و خدمات از طریق اینترنت گفته میشود. مفهوم تجارت الکترونیکی برای اولین بار در دههی ۶۰ میلادی مطرح شد. با افزایش دسترسی به شبکهی جهانی اینترنت در دههی ۹۰ میلادی، بهتدریج سر و کلهی فروشندگان آنلاین پیدا شد. سال ۱۹۹۵ بود که «جف بزوس» (Jeff Bezos) کسبوکار فروش آنلاین کتاب را شروع کرد و اولین گام برای آغاز امپراتوری «آمازون» را برداشت.
آمازون، کسبوکار آنلایناش را با فروش اینترنتی کتاب شروع کرد.
در همان سال، شرکت «ایبی» (eBay) هم با راهاندازی یک وبسایت مخصوص مزایده، وارد این عرصه شد.
همگام با پیشرفت فناوری اطلاعات و افزایش دسترسی عموم به اینترنت، تجارت الکترونیکی هم بیست سال فرصت داشت تا تکامل پیدا کرده و به وضعیت امروزی برسد.
در کتابهای مختلف، تجارت الکترونیکی را در چهار دستهی مختلف تقسیمبندی میکنند و از آنها به عنوان سناریوهای فروش یاد میشود. بهطور خلاصه این چهار گونه عبارتاند از:
تجارت الکترونیکی به سبک B2B
کلمهی اختصاری B2B از عبارت انگلیسی Business to Business آمده؛ در اینجا از مشتری (به معنای عامیانهاش) خبری نیست و معاملات بین صاحبان کسب و کار صورت میگیرد. یک مثال ساده میآوریم: پلتفرمی آنلاین را در نظر بگیرید که در آن یک تولیدکنندهی مواد غذایی از یک تولیدکنندهی نمک، جنس میخرد. «علیبابا» (Alibaba) از بزرگترین بازارهای آنلاین B2B است.
صفحهی اصلی وبسایت Alibaba
تجارت الکترونیکی به سبک B2C
این کلمه از عبارت انگلیسی Business to Customer ریشه گرفته است؛ این نوع از تجارت الکترونیک، بیش از سایرین برایمان آشنا است. سایتهایی مثل آمازون و دیجیکالا در این دسته قرار میگیرند. در اینجا یک کسبوکار، در قالب یک فروشگاه اینترنتی، کالاهایی را برای فروش در اختیار مشتریان عام قرار میدهد. ناگفته نماند که آمازون از طریق پلتفرم Amazon Business فعالیتهایی از نوع B2B هم انجام میدهد.
صفحهی اصلی وبسایت Digikala
تجارت الکترونیکی به سبک C2B
C2B از کلمهی Customer to Business نشات گرفته؛ اینگونه سایتها را در چند سال اخیر زیادتر میبینیم. در اینگونه از تجارت الکترونیک، مشتری یک پروژه را تعریف کرده و بودجهی خود را برای انجام پروژه مشخص میکند. در این حالت صاحبان کسب و کار (در بسیاری از موارد افراد متخصص یا فریلنسرها) حقالزحمهی خود را برای انجام پروژه اعلام میکنند. مشتری وارد عمل میشود و شرکت مورد نظرش را انتخاب میکند. وبسایتهایی مثل «پونیشا» (Ponisha.ir) یا «ایلنس» (Elance.com) کارشان از جنس C2B است.
افزایش بازدید تارنگار و وبسایت تقسیم جدانشدنی نگرانی مدیران وبسایت ها میباشد.در این نوشتار قصد داریم به شما طریق های نوین افزایش ترافیک وب سایت را تعلیم دهیم.
افزایش بازدید دارای طریق های گوناگونی میباشد. شیوه هایی که برخی از انها به کلاه سیاه سرشناس هستند و بعضی روش های با کارایی طولانی مدت به شیوه های کلاه سفید مشهور هستند. این روش ها از ابتدای ایجاد سایت ها و وبلاگ ها دچار تغییر شده اند هرساله طبق فاکتورهای گوناگونی همچون : بازخود کاربران,علایق کاربران و دگرگونی ها اجتماعی این انحاء دچار دگرگونی ها کبیر و کوچکی می شدند.
در این مقاله ما به بررسی روش های مدرن افزایش بازدید را آموزش خواهیم پرداخت طریق هایی که با انجام دادن انها شما میتوانید بین ۱۰ الی ۲۰ درصد افزایش بازدید داشته باشید البته روش های ارائه شده دربایستن به رسیدگی و صبر زیاد دارند و سررسید نگریستن تغییرات بین یک هفته لغایت یک ماه میباشند ولی با انجام این کارها سایت خود را به نکویی بهینه سازی کرده اید و بازدید کننده های خود را خوشنود نگه میدارید.
مقالات افزایش بازدید دربرگیرنده ۳ تقسیم خواهند بود که در سر فصل های پایین رائه خواهند شد:
۱. سایت شما : ارائه گذرگاه کارهایی برای افزایش بازدید از طریق سایت یا تارنگار خودتان.این روش ها معمولا بسیار ساده هستند به راحتی میتوان انها را اتمام داد.
۲. دیگر سایت ها : مسیر کارهایی برای افزایش بازدید سایت از طریق سایت های دیگر.این روش ها مشکل بوده و پیش بیچارگی انها رعایت همگی موارد نوشتار اول میباشند.
۳. شبکه های اجتماعی: اهمیت شبکه های اجتمای بحث ابدیت و تغییر ناپذیر بوده است در این سری مقالات به ارائه گذرگاه کارهایی برای افزایش بازدید از راه شبکه های اجتماعی میپردازیم.
بخش نخست : سایت یا بلاگ شما
۱.محتوای خلاقانه : از ابتدای آغاز اپدیت جدید گوگل به نام گوگل پاندا ( Google Panda ) یک جستار میانی همگی کسان صاحب نظر مشترک بوده است و آن هم محتوای وبسایت و تارنگار میباشد.
سعی کنید دائم خالق درونمایه باشید دوران شیرین کپی پیست فراموش شده است در حال آماده برنده کسی است که دائم در اندیشه ایجاد یک محتوای خلاقانه است نه کسی که در فکر پیدا کردن سایت های جدید برای کپی کردن مطالب.
زمانی که کاربر وارد سایت شما میشود خیلی تند به آخرین پست های شما نگاه میکند.۳ خط اول تمامی نوشته های شما مهم ترین نقش را در جذب بازدید کننده به عهده دارند.
۳ خط نخست به عنوان معرف مطلب شما هستند این خطوط میتوانند به همان اندازه که برای شما مفید هستند مضر نیز باشند.سعی کنید مطلب خویش را توضیحاتی کوتاهی ولی جالب شروع کنید از کنار این سوژه سرسری نگذرید و فراموش نکنید که افزایش بازدید بدون نگه داشتند بازدید کننده های کهن امکان پذیر نیست.
نکات مهم :
محتوای پست های شما باید بدون نادرست املایی باشد
محتوای پست ها باید رسا و کامل باشد و هر موضوعی که پیش درآمد میشود تا جایی پیش برود که پذیرش های احتمالی کاربران را در بر بگیرد
زمان ارسال مطالب خیلی مهم است. مدیریت سایت HubSpot با بررسی بیش از ۲۰ هزار وبلاگ و وبسایت که در سیستم انها ثبت اسم کرده اند اعلام کرده که بهترین زمان ارسال مطالب بامداد بین ساعت ۹ تا ۱۱ میباشد در این بازه ی زمانی شما میتوانید بیشترین شمردن بازدید کننده را به سایت خود جذب کنید.
۲.طراحی پیشه ای: طراحی چیره دست و بنیادی گرد از مهم ترین طریق های جذب بازدید کننده میباشد.کاملا روشن است که ورود کاربر به سایت کافی نیست و ما باید محیطی را ایجاد کنیم که کاربر در سایت ما بماند و بعدا مجدد به سایت ما سر بزنید.حالت ایده ال برای هر مدیر ویسایت آن است که بازدید کننده سایت را به فهرست علاقه مندی های خویش اضافه کند. گرد از شیوه های رسیدن به این قصد داشتن طراحی اصولی و حرفه ای است.
وقتی کاربری وارد سایتی میبشود نخستین نکته ای که نظر او را جلب میکند سمت راست صفحه است ( البته این جستار در سایت های انگلیسی زبان و یا سایت هایی که از چپ به راست مینویسند متفاوت است) سپس انها به Mouse خویش نگاه میکنند که به چه سرعتی در سایت شما میتواند جنبش کند و آیا افکت های بسیار در سایت شما باعث کندی در جنبش میشود یا نه؟برای اثابت این جستار وارد اکانت خویش در گوگل انالیتیکز بشوید و در تقسیم On Page Optimization چک کنید که کدام تقسیم ها بیشترین کلیک را داشته اند.
کاربران CSS3 را بسیار همنشین دارند زیرا با رفرش کردن صفحه لازم نیست مقدار زیادی حجم صرف لود شدن عکس ها اضافی بکنند اما کاربران به هیچ وجه سایت هایی که کاملا از CSS 3 ساخته شده اند را اخ ندارند زیرا بسیاری از افکت ها مایه آزار شدن چشم کاربر میشوند.در نوشتار اشتباهات رایج سئوسازی وبسایت های ایرانی توضیح دادیم که کوشش کنید استفاده از CSS 3 را در بی گمان معمول رعایت کنید.
۳.مردمی بودن:یکی اصول روانشناسی میگوید که اگر میخواهید باره قبول جامعه واقع شوید باید کوشش کنید از مردم باشید و بر پایه علایق انها رفتار کنید این اصل در دنیای مجازی هم کاملا رعایت میشود اگر میخواهید سایت شما افزایش بازدید پیدا کند کوشش کنید متعلق به چه که مردم دوست دارند کلام بگویید.همیشه به یاد داشته باشید که از میان مردم باشید و برای ملت باشید.
۴.نگران این نباشید که بازدید کننده چقدر دارید نگران این باشید که بازدید کننده های شما به چه میزان در سایت شما میمانند:تعداد بازدید کننده های شما در یک روز پرتو دهنده ی این نمیباشد که شما موفق بوده اید یا خیر بلکه میزان کابرانی که به سایت شما برمیگردند نشان کامیاب بودن یا نبودن شما هستند.مهم تر از تعداد کاربرانی که به سایت شما بازمیگردند زیرا برای هر سایتی آن گروه از بازدید کننده ها که به Returning Visitors شناخته میشوند حائز اهمیت هستند.
۵.خبرنامه: یکتا از اصول جذب بازدید کننده خبرنامه میباشد.شما با ایجاد خبرنامه و دریافت اطلاعات کسان و ارسال آخرین خبرها به ایمیل کسان انها را به بازدید کننده ی مقاوم خویش تبدیل میکنید.در صورتی که شما اصول ایمیل مارکتینگ را رعایت کنید نرخ تبدیل شما بالا رفته و در جذب بازدید کننده کامیاب خواهید بود.
۶.از بلاگ استفاده کنید: کاربران بلاگ را دوست دارند دائم اسم بلاگ حس متفاوتی در کاربران ایجاد میکند زیرا تعریف بلاگ با سایت متفاوت میباشد و کل چیز در بلاگ کوتاهی اما کامل است.اسلاگ تارنگار هم از عقیده موتورهای جستجو و هم کاربران متفاوت است و مطالب این تقسیم را بیشتر مورد مطالعه و بررسی پیمان میدهند.
۷.تکلیف خودتان را با منظور سایتتان مشخص کنید: زیاد دیده میشوند سایت هایی که اغاز به پیشه میکنند بدون هدف اگر شما از این تقسیم سایت ها دارید هیچ وقت دیر نیست سعی کنید هر چه زودتر منظور خویش را مشخص کنید.پس از گزینش هدف شما باید کلمات مهم خود را مشخص کنید و طبق همین کلمات شروع به نوشتن مقالات کنید و همش به یاد داشته باشید که کاربران بر پای بست، کلمات مهم شما سایت شما را می شناسند هر سایتی در ذهن هر کاربری به چند کلمه اختصار خلاصه میشود اگر شما بتوانید این واژه ها را خودتان در ذهن کاربر جا بیاندازید به یک قصد کبیر دریافتی اید.خیلی مشکل هست که شما بتوانید ذهن و گونه تفکر یک انسان را تغییر بدهید ولی اگر شما بتوانید در برخوردهای اول یک انگاشت خاص و متفاوت در ذهن کاربر برپایی کنید بازدید کننده ی تغییر ناپذیر خویش را برپایی کرده اید.
کنفرانس (IODC) یا همان کنفرانس جهانی داده باز (International Open Data Conference) روزهای ۱۵ و ۱۶ مهرماه سال جاری در مادرید اسپانیا با شعار «اهداف جهانی، تأثیرات محلی» برگزار میشود. اهمیت این کنفرانس چیست و اصلا از مفهوم «داده باز» و کاربردهایش چه می دانید؟
در پاسخ به این سوالات ابتدا باید بدانیم داده باز چیست؟ باید گفت عنوان «داده باز»، به دادههایی اطلاق می شود که به صورت رایگان و آزاد در اختیار همه قرار دارد تا بتوانند از آن استفاده کنند و به هر صورت و فرمت دلخواهی به نشر آن بپردازند.
«داده باز» دارای محدودیتهای مربوط به حق کپی رایت، یا موارد محدودکننده مشابه آن نیست و مفاهیم مشابهی با دیگر جنبش های باز (Open)، نظیر نرم افزارهای متن باز (Open Source) –درست مشابه آنچه در سیستم عامل اندروید شاهد آن هستیم- یا محتوای آزاد (Open Content) دارد.
همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است، دادههای باز اغلب از جنس بیگ دیتا (کلان داده) هستند، با این حال مجموعه دادههای کوچک نیز می توانند بصورت باز منتشر شوند. به همین دلیل این دو تعریف از هم متمایز هستند.
خوب شاید این سوال در ذهنتان بوجود آمده باشد که این دادههای باز چه کاربردی دارند؟ در پاسخ به این سوال می توان از یکی از سخنرانیهای تد (TED) که توسط «تیم برنرزلی» اجرا شد کمک بگیریم. او از فواید این دادهها میگوید و در مثالهایش میگوید: سایت Open Street Map سایتی است که در آن کاربران آزادند، نقشه هر مکانی را ویرایش کنند و به کمک اطلاعات آزادی که همه کاربران دارند نقشهای از کل جهان روز به روز در حال تکمیل شدن است. اما اتفاق جالبی که در این سایت رخ داد مربوط به سال ۲۰۰۹ و زلزله هائیتی است. نقشه شهر پورتو پرنس در این کشور قبل از زلزله، نقشه دقیق و مناسبی مانند نقشه شهرهای بزرگ و پر جمعیت شناخته شده مانند نیویورک نبود. اما بلافاصله بعد از رخ دادن زلزله، شرکت تجاری GeoEye تصاویر ماهوارهای را از هائیتی را به عنوان داده باز برای استفاده همگان منتشر کرد و بلافاصله افراد مختلفی از سراسر جهان که امکان و توان نقشهکشی را داشتند با کمک این تصاویر ماهواره ای شروع به ویرایش نقشه این شهر در سایت Open Street Map نمودند و به سرعت این نقشه را ساختند. آنها به کمک قرار دادن نقطه های آبی رنگی بر روی نقشه محل استقرار و کمپ افراد آسیب دیده و بی سرپناه را مشخص کردند. این کار یک نقشه پویا، آنلاین و دقیق را به وجود آورد که بلافاصله محلهای استقرار افراد بی سرپناه را نشان می داد. در نتیجه این نقشه به سرعت به بهترین نقشه برای کسانی که عملیات امداد را در پورتو پرنس انجام می دادند، تبدیل شد و تیم های نجات از همین نقشه بر روی دستگاه های GPS خود استفاده می کردند. این نقشه به مرور تبدیل به یک نقشه فوق العاده از راههای مسدود شده، ساختمانهای آسیب دیده و حتی اقلام مورد نیاز تیمهای نجات و امداد در مناطق مختلف شد.
خب این فقط یک مثال بود که قدرت «داده باز» را به ما نشان میدهد. اما دادههای باز می تواند در شفافیت عملکرد دولتها نقش مهمی ایفا کنند و شرایط اجتماعی بسیار بهتری را برای شهروندان یک جامعه فراهم کند و اصطلاحا دولتها درون یک اتاق شیشهای قرارخواهند گرفت تا هم در سرعت عمل فرآیندهای اجرایی شاهد رشد و تسریع کارها باشیم، هم اینکه مواردی مانند فساد و رانت و… به شدت کاهش می یابد یعنی به نوعی این را هم میتوان گفت که داده های باز در شفافیت عملکرد اقتصادی دولت ها نیز نقش مهمی ایفا می کنند.
باید بدانیم که در حقیقت این «داده باز» باعث ایجاد مفاهیم جدیدی مثل دولت باز (Open Government) شده است و یکی از اصول هشتگانه دولت باز همین میزان دسترسی مردم به داده باز است که در زمینههای مختلف مالی، سلامت، حمل و نقل، انرژی، آموزش و … بطور بالقوه برآورد می شود که حدود ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ میلیارد دلار ارزش اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
البته بسترسازی برای «داده باز» اصولا باید توسط دولتها انجام شود تا بتوان ارزش استخراج شده توسط دادهها را به صورت واقعی مورد استفاده قرار داد.
«بنیاد دانش باز» بریتانیا، شاخص دادههای باز و رابطه این شاخص با تولید ناخالص داخلی، شاخص توسعه انسانی و شاخص درک فساد را بر روی گروهی از کشورها مورد بررسی قرار داده است.
در بررسی شاخص داده باز، دسترسی به اطلاعات در ۱۰ زمینه کلیدی زیر مورد بررسی قرار می گیرد:
در این رتبه بندی که میان ۷۰ کشور مختلف انجام شد، انگلیس و آمریکا توانستند رتبههای نخست را به ترتیب کسب کنند. رتبههای بعدی به ترتیب به دانمارک، نروژ و هلند اختصاص داده شده است.
ظرف چند سال گذشته شاهد آن هستیم که کشورمان نیز به سمت فعالیت در حوزه داده باز رفته است.
از نمونه بسترهای ایجاد شده در این خصوص می توان به پرتالهای «داده باز» اشاره کرد که در رویکرد نهادهای دولتی کشورمان آن شاهد هستیم تا پرتال های مختلفی در این حوزه در حال راه اندازی می باشد. اما برای مثال راه اندازی «درگاه دولت الکترونیک یا همان پنجره واحد خدمات دولت هوشمند» میتواند شروعی برای این فرآیند باشد یا حتی می توان به راه اندازی شبکه ملی اطلاعات که چندی پیش مراسم رونمایی فاز نخست آن برگزار شد اشاره کرد که به گفته مسئولین یکی از اهداف مهم آن زمینه سازی برای بروز و نمود بستر «داده باز» در کشورمان است.
کامپیوترهای کوانتمی سریعترین کامپیوترهای جهان هستند. هر از گاهی در خبرها میخوانیم که یک کامپیوتر کوانتمی جدید در یک دانشگاه مشهور دنیا راهاندازی شد. ولی کامپیوتر کوانتمی دقیقا یعنی چی؟ مکانیک کوانتم میتواند چه نقشی در ساختن کامپیوترها داشته باشد و چرا این کامپیوترها اینقدر سریع هستند؟ اصلا کاربرد این نوع کامپیوترها چیست و آیا روزی میرسد که کامپیوترهای شخصی ما هم کوانتمی شوند؟ برای اینکه جواب این سوالها را بفهمید، حتما ویدیوی بالا را ببینید یا آن را دانلود کنید.