1. سقوط رتبه سایت :
یکی از علل رایج کاهش ورودی سایت، سقوط رتبه های شماست که میتواند به انگیزه ها مختلف رخ داده باشد. در چنین مواقعی، میتوانید از سرویس آپ تایم بهرهگیری کنید لغایت متوجه شوید منشا مشکل از کجاست.
2. ایراد در اجرا کد سایت :
ممکن است سایت شما دچار دشوار فنی شده باشد. بهتر است با دست موزه گوگل وبمستر، سایت خویش را آنالیز کنید؛ چه بسا مانع افزایش ورودی گوگل، مشخص شود.
3. تغییر رفتار جستجوی کاربران :
بعضی محتواها به چهره دورهای روی بورس هستند و همانند موجی میآیند و میروند. بهتر است همواره کلمات کلیدی را جستجو کنید و هر از چند گاهی، از کلمات کلیدی جدید بهرهگیری کنید.
4. رسپانسیو نبودن طراحی سایت :
یکی از دشواری ها رایج، طراحی سایت است. امروزه بیشتر جستجوها بدست کاربران از طریق گوشی های همراه سپریدن میشود؛ بنابراین بهتر است طراحی سایت شما به روش رسپانسیو باشد و نسخه های مطابق با دستگاه های گوناگون داشته باشید تا صفحه سایت شما از دستگاه های مختلف قابل دسترسی باشد.
5. زیر بودن سرعت لود صفحات :
یکی از دلایلی که گیر از افزایش ورودی به سایت شما میشود، سرعت زیر لود صفحات است که مایه بالا رفتن نرخ پرش کاربران نیز میشود. ممکن است حجم عکس های سایت شما زیاد باشد که با استانداردکردن سایز عکسها و حجم آنها، این دشوار برطرف میشود.
6. عدم به کارگیری عناوین جذاب و مرتبط :
هنگاهی که کاربران موضوعی را در نوار جستجوی گوگل سرچ میکنند، با گزینه های متعددی روبهرو میشوند. عنوانی که میتواند کاربران را جذب کند، نباید کلیشه ای باشد و بهتر است کمی خلاقانه باشد. عنوانها قلاب هایی هستند که کاربران را به سایت میکشانند و باعث آموزش افزایش بازدید سایت میشوند. این موضوع در تولید محتوا اهمیت زیادی دارد. رقابت در تولید درونمایه بسیار است و درونمایه همچون ماهی ای است که باید به صورت پسین از آب گرفته شود!
7. عدم آمادگی سرور :
ممکن است سرورها دچار اضافه بار شوند و قادر به حفظ تقاضای مردم از بازدید سایت نباشند. بهتر است این مورد را رسیدگی کنید.
8. توضیحات نامناسب متا :
در صفحه نتایج جستجوی گوگل، سایت ها به همراه توضیحاتشان نمایش داده میشوند. به اطلاعاتی که در این صفحه نمایش دیتا میشود، توضیحات متا میگویند. متا دیسکریپشن حاوی کلمات کلیدی است و شمار کاراکترهای محدودی دارد. در صورتی که توضیحات متا پیوسته با محتوای صفحه نباشد، منجر به افزایش ورودی سایت شما نخواهد شد. احد از کارهای بسیار مهم و موثر، بازنویسی توضیحات متا بر اساس سئو و کلمات کلیدی مربوط به هر صفحه است.
9. تغییر الگوریتم های رتبه بندی گوگل :
گوگل در طول سنه چندین ربات گوناگون فرآوری میکند و الگوریتم های امتیازدهی خویش را تغییر میدهد و شدنی است جایگاه سایت شما هر بار تغییر کند. پس لازم است اطلاعات خویش را بهروز نگه دارید و در ارتباط با سیستم امتیاز دهی گوگل به طور مرتب پژوهش کنید.
10. جریمه شدن توسط گوگل :
اگر در سئو سایت به سراغ طریق های نامعتبر و به اصطلاح کلاه سیاه رفته باشید، توسط گوگل جریمه میشوید و نمیتوانید کامیاب به افزایش ورودی سایت تان شوید. پس اثناء بررسی علل کاهش ورودی گوگل، به این موارد پروا کنید.
تاثیر سئو در افزایش ورودی سایت
وب24 چگونه به افزایش ورودی گوگل شما کمک می کند؟
متخصصان وب ۲۴ با طریق های سفید سئو سایت، افزایش شدامد سایت، افزایش ورودی گوگل، بازاریابی محتوا، تولید محتوا، واژه ها کلیدی و... آشنایی دارند و تجربیاتشان در این زمینهها، میتواند به شما کمک کند تا در افزایش ورودی های سایت تان کامیاب شوید.
1. ثبت درخواست افزایش ورودی سایت (سفارش پکیج متناسب با پهنه رقابتی سایت و بستن قرارداد سئو)
2. بررسی و آنالیز سایت شما بدست ابزارهای حرفهای و ارائه شمردن
3. ارائه راهکارها و بیان موانع افزایش ورودی گوگل به سایت شما
4. رسیدگی درونمایه و مشاوره طریق های فرآوری درونمایه سئو شده
5. بررسی توضیحات متا و اصلاح آنها در صورت لزوم
6. ارشاد در جاسازی عکس و اینفوگرافی برای صفحات مختلف تارنما تان
7. تبادل لینک با سایت های مرتبط و مطرح در دامنه کاری شما
8. تحقیق کلمات کلیدی و ارائه فهرستی از مناسبترین واژه ها کلیدی برای سایت شما
9. بررسی جامع لینک های سایت
10. تولید و انتشار رپورتاژ آگهی در سایت های خبری و پر بازدید
11. طراحی و اجرای کمپین های افزایش ورودی گوگل
12. به کارگیری کمپین های تبلیغات گوگل در چهره لزوم
فروشگاه آنلاین کتاب آمازون، مملو از هزاران عنوان کتاب الکترونیکی است که بهصورت خودکار و با جمعآوری و ترکیب محتوای منابع دیگر نوشته شدهاند. مولفان و ناشران آن کتابها، عموما افرادی هستند که با هدف کسب درآمد سریع، چنین کتابهایی را به فروش میرسانند. اگر کتابهای این دسته حتی قابل خواندن هم نباشند، اما برخی اوقات، اتفاقات قابل توجهی در انتشار چنین کتابهایی میافتد.
انتشارات Springer Nature، مرکزی با حوزهی فعالیت تحقیق و مطالعه، اخیرا اولین کتاب خود را منتشر کرد که توسط الگوریتمی با بهرهگیری از یادگیری ماشین نوشته شد. قطعا کتاب نوشتهشده، ارزشهای ادبی فراوان ندارد، اما هدف از نوشتن آن نیز چنین ارزشهایی نبود.
الگوریتم مورد استفاده برای نوشتن کتاب، توسط محققان هوش مصنوعی در آزمایشگاه Applied Computational Linguistics توسعه داده شد که در دانشگاه Goethe فرانکفورت آلمان فعالیت میکنند. قطعا هدف از توسعهی این الگوریتم، جایگزین کردن نویسندگان مشهور تاریخ همچونجان گریشام یا جیکی رولینگ نبود.
کتاب بهنام Lithium-Ion Batteries: A Machine-Generated Summary of Current Research منتشر شد که در این لینک هم بهصورت رایگان در دسترس قرار دارد. همانطور که از نام کتاب بر میآید، در محتوای آن خبری از شخضیتهای خاص، گرههای داستانی یا دیالوگهای ماندگار نخواهد بود. قطعا، استودیوهای هالیوودی هم دنبال چنین کتابی برای ساختن اثر بزرگ بعدی خود نیستند. تنها هدف از انتشار چنین کتابی، جمعآوری و خلاصهسازی حجم بالای تحقیقات انجامشده پیرامون باتریهای لیتیم یونی بوده است.
تنها در ۳ سال گذشته، بیش از ۵۳ هزار مقاله با موضوع تحقیقات پیرامون باتریهای لیتیم-یونی منتشر شده است. گوشیهای هوشمند، ساعتها و حتی خودروهای برقی امروزی، از باتریهای لیتیوم یونی استفاده میکنند. درنتیجه، میتوان مطالعه پیرامون آنها را موضوعی جذاب و عمومی دانست. اگر دستاوردهای انقلابی در این باتریها رخ دهد، شاید همهی دستگاههای مورد استفادهی ما، تغییرات بسیار مثبتی را تجربه کنند. بهعلاوه، شاید دستاورد بعدی موجب ثروتمند شدن سازندگان آن نیز بشود.
باتوجهبه حجم بالای تحقیقات انجامشده، اطلاع و بهرهبرداری از همهی آنها، امری تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. بههمین دلیل، انتشارات اسپرینگر نیچر با عرضهی کتاب جدید، ابزاری نسبتا مفید و کاربردی (ساختهی ماشین) را با جمعآوری تحقیقات انجامشده در دسترس عموم قرار داد.
الگوریتم مورد استفاده، پس از مشخص شدن موضوع کتاب، از یادگیری ماشین بهره برد تا هزاران مقاله را تحلیل کرده و از میان آنها، تنها موارد مرتبط با کتاب را انتخاب کند. سپس، مقالات انتخابشده تجزیه، ترکیب و سازماندهی شدند. در مرحلهی بعدی، با استفاده از اطلاعات سازماندهیشده، فصلها و بخشهایی از کتاب نوشته شد که هر کدام به بخشی مستقل از تحقیقات پیرامون باتریها میپردازند.
در نتیجهی استفاده از الگوریتم هوش مصنوعی، تهیهی خلاصه از مقالههای هر فصل کتاب، بهصورت خودکار انجام شد. در این خلاصهها، نقلقولهایی وجود دارند که بهصورت لینک، به مقالهی اصلی هدایت میشوند.
وستورلد (Westworld)، سریال تلویزیونی مهیج و علمی–تخیلی که توسط شبکهی HBO ساخته شده است، نگاهی الهامبخش به وظایفی که رباتهای انساننما میتوانند در دنیای واقعی به عهده بگیرند، دارد. دنیایی که در این سریال مشاهده میشود یک شهربازی خیالی در آیندهای خیلی دور است که کارمندان آن را آدمهای ماشینی بهشدت باورپذیر تشکیل میدهد و بازدیدکنندگان آن میتوانند رویاهای قهرمانانه و سادیستی خود را بدون ترسیدن از اقدامات تلافیجویانهی رباتها جامهی عمل بپوشانند.
فناوریهای فعلی بهقدر کافی پیشرفته نیستند که صحنههای این سریال را به واقعیت بدل کنند، ولی استارتاپهای مختلفی در تلاش هستند تا نوع تعاملی که در این سریال میان انسان و ربات مشاهده میشود را در واقعیت مجازی تکرار کنند. Rct studio از جملهی برترین استارتاپهای مرکز رشد استارتاپی وای کامبینیتر (Y Combinator؛ یکی از برترین مراکز رشد و شتابدهندهی استارتاپها) بوده و یکی از ۹ شرکت برگزیدهی وبسایت فناوری تک کرانچ (TechCrunch) است.
بهغیر از چالشهای فنی که انجام این کار میطلبد، ساختن یک دنیای داستانی در فضای مجازی میتواند محدودیتهای جغرافیایی را از میان بردارد. این در حالی است که داستان دنیای غرب در پارکی محدود اتفاق میافتد که طراحی آن بهشدت به جزئیات وفادار است.
شینجی ما (Xinjie Ma)، سرپرست بخش بازاریابی Rct، به تککرانچ گفت:
وست ورلد در یک جهان فیزیکی ساخته شد. معتقدم در دوران کنونی، ساختن یک فضای فیزیکی کاری نیست که کسی بخواهد انجامش بدهد... ولی میتوانیم آن را در دنیایی مجازی که کاملا تحت کنترل است، خلق کنیم.
ظاهرا این استارتاپ کاملا برای انجام این کار مناسب است. این گروه هشت نفره، تحت رهبری یک کارآفرین ۲۹ ساله به نام «چنگ لیو» (Cheng Lyu) کار میکند و پس از تصاحب شرکت نوپای «راون» (Raven) توسط «بایدو» (Baidu) در سال ۲۰۱۷، به این موتور جستجوگر چینی کمک کرد تا طراحیهای اولیهی کارشناسان راون را به اسپیکری هوشمند تبدیل کنند. لیو به همراه چند تن از اعضای اصلی استارتاپ روان، بایدو را در سال ۲۰۱۸ ترک کردند تا Rct را راهاندازی کنند. آنها هنوز معنی اسم شرکت خود را بهصورت عامدانه با حروف کوچک نوشته میشود، فاش نکردهاند.
شنیجی ما که در گذشته نظارت بر بازاریابی در راون را به عهده داشت، میگوید:
ما از بایدو با خاطر همهی پشتیبانیهایی که از ما کرد و فرصتهایی که در اختیار ما گذاشت متشکریم. پس از گذشت چندین سال، ما حالا تجربهی زیادی اندوختهایم.
بازیها و فیلمهای جذاب و مهیج، باتوجهبه نوع مخاطبانی که دارند، از فیلمنامههایی آماده استفاده میکنند؛ ولی، Rct اینبار میخواهد روش دیگری را برای تولید فیلم تجربه کند و از هوش مصنوعی برای نویسندگی استفاده کند. نرمافزار «مورفیوس» (Morpheus)، موتور اختصاصی Rct، نقش محوری را در این پروژه به عهده دارد. Rct، دادههایی براساس طرحهای داستانی نوشته شده توسط انسان در اختیار این نرمافزار میگذارد؛ طوری که شخصیتهای داستانی میدانند که در شرایط واقعی چطور با موقعیتها کنار بیایند. Rct امیدوار است کدهایی که تولید میکند به اندازهای توسعه یافته باشد که مورفیوس بتواند خود بهتنهایی ایدههایی را بپروراند و آنها را شاخوبرگ بدهد.
اگر از طرفداران پروپاقرص فناوریهای انقلابی بوده باشید، پس احتمالا میدانید که تاکنون چندین و چند بار از خطرات مربوطبه پیشرفت خارجازکنترل هوش مصنوعی صحبت به میان آمده و از دانشمندانی نظیر استیون هاوکینگ تا سیاستمدارانی چون هنری کیسینجر همگی از آیندهای تاریک سخن گفتهاند که با فرارسیدن «نقطهی تکینگی فناوری» برای بشر رقم خواهد خورد. ایدهای که در پس این پیشگوییها دیده میشود آن است که با آغاز خلاقیت در سیستمهای هوش مصنوعی، آنها قادر خواهند چیزهای بزرگی خلق کنند که ممکن است برای خود ما کمی ترسناک جلوه کند. برای مثال، یک برنامهی هوش مصنوعی که اجازه میدهد کاربران بتوانند همراهبا یوهان سباستیان باخ در دنیای مجازی آهنگسازی کنند؛ بدینصورت که کاربران میتوانند با واردکردن نُتهای خود به برنامه، هارمونیهایی متناسب بهسبک باخ دریافت کنند.
این برنامه توسط گوگل اداره میشود و به خاطر نوآوری خارقالعاده و جنبهی سرگرمی خود، تحسین زیادی را برانگیخته است. اما در روی دیگر سکه، انتقاداتی را نیز متوجه خود کرده و نگرانیها را در مورد خطرات هوش مصنوعی افزایش داده است.
اما آنچه که در واقعیت با آن مواجه هستیم، فراتر از نگرانی در اینباره است که آیا الگوریتمها روزی میتوانند یک موسیقی یا هنر خلق کنند یا خیر. دراینمیان، برخی از نگرانیها کماهمیتتر جلوه میکنند، درحالیکه ممکن است واقعا هم این طور نباشد؛ نظیر ملاحظاتی که میگویند سیستم هوش مصنوعی گوگل درحال شکستن قوانین بنیادین تصنیف موسیقی است. حقیقت آن است که تلاشها درجهت وادار کردن کامپیوترها به تقلید رفتارهای انسانی میتواند کمی گیجکننده و بالقوه آسیبرسان باشد.
برنامهی گوگل با تجزیهوتحلیل نُتهای موجود در ۳۰۶ قطعه از آثار هنری باخ توانسته هارمونی پنهان در این ملودیها و نتها را کشف و شناسایی کند. از آنجا که باخ در تصنیفهای خود از قوانین سختگیرانهای تبعیت میکرد، این برنامه توانست بهطور موثری این قوانین را فرا گیرد و اکنون میتواند آنها را درمورد نُتهای ارائهشده ازسوی کاربران نیز اعمال کند.
با اینکه اپلیکیشن باخ بهخودیخود یک محصول جدید است؛ اما فناوری زیربنایی آن پیشازاین نیز وجود داشته است. مدتهای مدیدی است که ما الگوریتمهایی دراختیار داریم که برای تشخیص الگوها آموزش میبینند و براساس توابع احتمال تصمیمگیری میکنند. برخی از این الگوریتمها بهقدری پیچیده هستند که بسیاری از افراد حتی نمیتوانند درک کنند که روند تصمیمگیری یا تولید نتیجه در آنها بهکلی چگونه رخ میدهد.
سیستمهای هوش مصنوعی بینقص نیستند؛ بسیاری از آنها به دادههایی تکیه دارند که شاخص مناسبی از کل جمعیت نیست یا تحتتاثیر سوگیریهای عمدی و تعصبات انسانی قرار دارند. بدتر آنکه حتی بهدرستی روشن نیست که درصورت بروز خطاها یا ایجاد مشکلات حادتر ازسوی این نوع سیستمها، باید تقصیر را متوجه چه فرد یا گروهی دانست.
در حال حاضر، فناوریهای هوش مصنوعی به اندازهای پیشرفت کردهاند که میتوانند سبک نوشتاری یا گفتاری افراد و حتی حالات چهره آنان را بهخوبی تقلید کنند.
این دستاورد چندان هم بد نیست؛ کمااینکه یک هوش مصنوعی نسبتا ساده با قابلیتی نظیر پیشبینی کلمات پرکاربرد توانست به استیون هاوکینگ کمک کند ارتباط مؤثرتری را با افراد جامعه برقرار کند.
برنامههای پیچیدهتری که صداهای انسانی را تقلید میکنند، میتوانند به افراد دارای معلولیتهای تکلمی کمک کنند؛ اما ازسوی دیگر، میتوانند برای فریبدادن شنوندگان نیز بهکار روند. برای مثال، سازندگان یک برنامهی تقلید صدا بهنام Lyrebird، ویدئوی مربوطبه یک مکالمهی شبیهسازیشده میان باراک اوباما، دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون منتشر کردهاند که در نگاه اول بسیار واقعی به نظر میرسد، درحالیکه چنین مکالمهای هرگز روی نداده است.
تیم تحقیقوتوسعهی فیسبوک در حوزهی هوشمصنوعی، سرویسی بهنام Vid2Play طراحی کرده است که از ویدیوهای کاربران کاراکترهای بازی میسازد؛ نسخهای پیشرفتهتر از بازیهای FMV یا «full-motion video» دههی ۸۰ همچون Night Trap. شبکههای عصبی میتوانند ویدیوهای تصادفی از حرکات خاص کاربران را تجزیهوتحلیل کرده، سپس آن کاراکتر و حرکاتش را در محیطهای دیگر بازسازی کنند و امکان کنترل آنها بهکمک جویاستیک را در اختیار کاربر قرار دهند.
تیم پژوهشی فیسبوک از دو شبکهی عصبی بهنامهای Pose2Pose و Pose2Frame استفاده کرده است. ابتدا یک ویدئو به شبکهی عصبی Pose2Pose که برای حرکاتی خاص مانند رقص، تنیس و شمشیربازی طراحی شده، ارسال میشود. سپس این سیستم محل قرارگیری شخص موجود در ویدئو را نسبت به پسزمینه تشخیص میدهد و آن شخص و حرکاتش را از پسزمینه ویدئو متمایز میکند. در مرحلهی بعد، شبکهی عصبی Pose2Frame، شخص را به همراه سایه و اشیائی که در دست دارد، دراختیار میگیرد و آنها را در صحنهای تقریبا طبیعی قرار میدهد. اکنون میتوان حرکات آنها را با کیبورد یا جویاستیک و براساس حالات بدنشان در ویدئو کنترل کرد.
برای آموزش سیستم Vid2Play فقط چند ویدئوی کوتاه از فعالیتهایی همچون شمشیربازی، رقص و تنیس موردنیاز است. این سیستم میتواند افراد دیگر موجود در ویدئو را فیلتر و در سایر زاویههای دوربین نیز قرار دهد. پروژهی فیسبوک شباهت بسیاری به قابلیت content-aware Fill ادوبی دارد که برای حذف عناصر مانند توریستها یا قوطیهای زباله از ویدئو، از هوشمصنوعی استفاده میکند.
شرکتهای دیگر مانند انویدیا نیز نوعی هوش مصنوعی مشابه طراحی کردهاند که میتواند ویدیوهای زندگی واقعی را به مناظر مجازی مناسب برای بازی انتقال دهد.
حرکات شبیهسازیشده توسط Vid2Play مشکلاتی نیز دارند و اینگونه بهنظر میرسد که کاراکترها روی یخ حرکت میکنند؛ مشکلی که در انیمیشنهای سهبعدی بهعنوان «foot Slide» از آن یاد میشود. علاوهبر این، دامنه حرکات نیز کمی محدود است. به هر حال این حرکات روی پسزمینهی خود بسیار واقعگرایانه ظاهر میشوند. پروژهی Vid2Play هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد و ما امیدواریم که تیم پژوهشی فیسبوک مشکلات حرکتی را بهبود ببخشد.
Vid2Game فیسبوک میتواند تجربهی بازی را بیشازپیش شخصیسازی کند و کاربران را قادر میسازد تا کاراکتر خود یا شخصیتهای محبوب یوتیوب را وارد بازی کنند.